۱۳۹۱ مهر ۱۷, دوشنبه

عکس های کمیاب از خوانندگان در دهه 80 میلادی

نادر رفیعی و امیر قاسمی و شب خیز و جمالی و بی بی یان و تعدادی دیگر با هم  و با ابتدائی ترین وسایل و در خانه هایشان یک برنامه یکی، دو ساعته در هفته درست میکردند همگی جوانان بیست و چند ساله تا 30 سال بودند و آرزوهای بزرگ در سرشان داشتند

 وتازه  کار،  در بازاری که رقیبی  نبود ، آنان هم که تشنه شهرت و پول بودند وتلاششان در ایران هم  با وجود آشنایان بی نتیجه مانده بود ودر زمینه های مختلف هنری کاری از پیش نبرده بودند این فرصت را غنیمت شمرده و از پدران و آشنایان نزدیک و راهنمایی شان استفاده کردند.

 به دلیل محدودیت  و جنگ در کشور از داخل برنامه ای تولید نمی شدو آنها تنها مجموعه ای در جهان بودند که به ضبط و پخش  موسیقی ایرانی (که بیشترش پاپ بود) بر روی نوار کاست و فیلم های ویدئو پرداختند.

آنها  چند باری از کار کرده خود پشیمان بودند و می خواستند کارشان را کنار بگذارند.

اما چه شد که آنها دوباره به کار هنری و بی سود ادامه دادند ؟

  کم کم  با آمدن هنر مندان بزرگ ومحبوب و مهاجرت بیشتر مردم به امریکا
 تقاضا زیاد شد  مردم که حال تعدادشان چندین برابر شده و سر وسامانی گرفته اند . دوست داشتند تفریح خود را در کنسرتها و در میان هم زبانان خود باشند و هنرمندان محبوب خود راببینند.
کارهایشان زیاد شد  بعد در کشور های اروپایی نیز فعالیتشان شروع شد.
 
دیگر آن جوانان بی اسم و رسم دیروز نبودند و آرزوهای خود را بدست آورده بودند و دارای شهرت و محبوبیت  در بین مردم و احترام و جایگاه خاص در بین هنر مندان شدند.

 شاید به خواب هم نمی دیدند که روزی دستمزد کاراساتید و اسطور ه های هنر ایران زمین را بدهند از این رو که انسان همیشه زیاده خواهست و ارضا نمی شود آرزو های خود را بزرگتر دیدند .

 از این جا بود که هر کدام از قالب انسانیت بیرون آمده و به دلیل شهرت و اعتباری که کسب کرده بودند هر کار ی را که به منفعت شان بود انجام دادند حال هر کدام به روش خود عمل کردند یکی آهسته و پیوسته  یکی دور از چشم  پدر ودیگری  یکی به نعل زده یکی به تخته ویکی هم بدون رعایت کردن چیزی رسوا انجام می داد.

  و با این کارها در مدت کمی دارای قدرت و پول بیشتر شدند و هنر مندان یا افراد  وهمکاران که متوجه میشدند به دلیل وابستگی کارشان سکوت می کردند و افرادی هم بودند که روی کارشان سر پوش می گذاشتند.

 دردهه های گذشته چه بسیار خواننده هایی بی صدا و بی هنر ره صد ساله را یک شبه طی میکردند و چند وقتی بعد بی سر و صدا میرفتند تا زمانیکه از لحاظ مادی یا برای بعضی ها جنسی و سکس چیزی  برای ارائه داشتند خواننده طراز اول بود ولی اگر دیگر منفعتی نداشتند خیلی راحت تمام دوستی ها و لقب ها وعناوین شان تاریخ مصرفشان تمام می شد  و روی سوژه بعد خود برنامه ریزی می کردند .

تعداد فراوانی از افراد  با توجه به پول های که می دادند به دلیل کم بودن در پشت صحنه ها ماندند که تعدادشان بسیار اند.

  خیلی از مدیران جدید تی وی ها با الگو برداری از پیشکسوتانشان این کار را به خوبی فرا گرفته اند و یا از روشی راحت و کم دردسر پولهای نجومی از جوانان پولدار داخل میگیرند یک موزیک ویدئو یا چند تا برایش درست می کنند و از تی وی پخش      می کنند .

.البته این راهم باید گفت که بعضی از افرادی که با هم در ابتدا همکاری هنری را شروع کردند به خیلی از کارها تن نداده اند و یا تا به امروز با همان کار هنر خود از راه درست پول در آورده اند و شرافت خود راحفظ کرده اند .
 
به واقع در این گیتی کسانی که نامی نیک از خود به جای گذاشته اند دارای جایگاه و شهرت واقعی اند چون همه ما با اختلاف چند سال از هم رخت سفر عشق باید ببندیم و به ابدیت بپیوندیم 
پس باید به شهرت بعد از خود فکر کنیم .

  ایران این مرز پر گهر دارای افرادی بوده  که جهان سر تعظیم برایشان فرود می آورند                                             داریوش کبیر و سعدی و حافظ و خیام و آرش و ...به غیر از شهرت  در زمان حیات خود بعد از هزاران سال از آنها جهانیان از آنها به نیکی یاد می کنند.


به امید آن روزی که من و تو ما بشویم         




اندی و کورس  در آغاز همکاریشان

ضبط موزیک ویدئو اندی و کوروس

منصور در  ابتدای  خوانندگی ، قیافه او مانند نوجوانان است



معین